مقاله: بررسی شرم و درمان آن با استفاده از درمان هیجان مدار
مقدمه
شرم یکی از پیچیدهترین و تأثیرگذارترین هیجانات انسانی است که میتواند تأثیرات منفی عمیقی بر سلامت روان و روابط بین فردی داشته باشد. این احساس ممکن است بهطور عمده به علت احساس ناتوانی در برآورده کردن انتظارات خود یا دیگران، یا تجربهی طرد اجتماعی ایجاد شود. درمان هیجان مدار (Emotion-Focused Therapy, EFT) یکی از رویکردهای درمانی است که بهویژه در مدیریت و درمان هیجانات پیچیده مانند شرم بسیار مؤثر است. این مقاله به بررسی مفهوم شرم، علل و پیامدهای آن، و چگونگی استفاده از درمان هیجان مدار برای کاهش و درمان آن میپردازد.

بررسی شرم و درمان آن با استفاده از درمان هیجان مدار
۱. مفهوم شرم
شرم یکی از هیجانات پیچیده است که بهطور معمول هنگامی به وجود میآید که فرد احساس کند که ویژگیهای درونی یا اعمال او، مخالف استانداردهای اجتماعی یا اخلاقی هستند. بر خلاف گناه که احساس مربوط به رفتار فرد است (“من کاری اشتباه انجام دادم”), شرم به خود فرد و هویت او مربوط میشود (“من فردی بد هستم”). در این احساس، فرد خود را بهعنوان یک انسان ناقص یا ناتوان میبیند و ممکن است احساس طرد، کمبود ارزش یا بیارزشی کند.
ویژگیهای شرم:
- احساس خودکار منفی: شرم معمولاً شامل افکار منفی و انتقاد از خود است.
- اجتناب و انزوای اجتماعی: افراد شرمگین ممکن است بهطور ناخودآگاه از موقعیتهای اجتماعی اجتناب کنند یا خود را از دیگران دور نگه دارند تا از قضاوتها و طرد شدن محافظت کنند.
- محدودیتهای عاطفی: شرم میتواند مانع از ابراز احساسات و ارتباطات واقعی با دیگران شود، زیرا فرد میترسد که احساسات و نقصهای درونیاش بهطور آشکار آشکار شوند.
درک دقیق از شرم به افراد کمک میکند تا آن را شناسایی کرده و راههای مقابله با آن را بهتر درک کنند.
۲. علل شرم
شرم میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. برخی از مهمترین علل شرم عبارتند از:
- تجربیات دوران کودکی و خانواده: محیط خانوادگی، رفتار والدین، انتظارات غیرمنطقی و تعاملات اولیه، میتواند موجب ایجاد احساس شرم در فرد شود. بهویژه زمانی که کودک در معرض انتقادهای مکرر یا مقایسههای منفی قرار گیرد.
- آسیبهای روانی و تجربیات منفی: تجربه طرد شدن اجتماعی، شکستهای بزرگ، یا تجربیات تحقیرآمیز میتواند باعث ایجاد احساس شرم عمیق شود.
- استانداردهای فرهنگی و اجتماعی: فشارهای اجتماعی و فرهنگی برای برآورده کردن انتظارات و هنجارهای اجتماعی، میتواند فرد را در موقعیتهای مختلف احساس شرم ایجاد کند، بهویژه در جوامعی که تأکید زیادی بر ظاهر، موفقیتهای اجتماعی یا رفتارهای خاص دارند.
- اختلالات روانشناختی: در برخی از اختلالات روانشناختی مانند اختلال اضطراب اجتماعی یا افسردگی، شرم یکی از ویژگیهای برجسته است که تأثیر منفی زیادی بر زندگی فرد میگذارد.
۳. پیامدهای شرم
شرم میتواند تأثیرات منفی زیادی بر فرد بگذارد، از جمله:
- اضطراب و افسردگی: احساس شرم میتواند منجر به اضطراب مزمن یا افسردگی شود. فرد ممکن است در خود احساس کمبود و بیارزشی کند که در نتیجه آن منجر به انزوا و کاهش سلامت روانی میشود.
- اختلالات ارتباطی: افراد شرمگین معمولاً از ایجاد روابط صمیمانه و عمیق با دیگران اجتناب میکنند. این موضوع میتواند منجر به احساس تنهایی و انزوای اجتماعی شود.
- آسیب به عزت نفس: شرم میتواند باعث کاهش عزت نفس و احساس ناتوانی در فرد شود. این افراد معمولاً خود را بهعنوان افرادی ناتوان، شکستخورده یا بیارزش میبینند.
- رفتارهای اجتنابی: افراد شرمگین ممکن است از موقعیتهایی که ممکن است موجب طرد یا قضاوت منفی شوند، اجتناب کنند. این میتواند فرصتهای رشد شخصی و اجتماعی را از آنها سلب کند.
۴. درمان شرم با استفاده از درمان هیجان مدار (EFT)
درمان هیجان مدار، که توسط لسلی گرینبرگ (Leslie Greenberg) توسعه یافته، یک رویکرد درمانی است که به طور خاص برای شناسایی، تجربه و تنظیم هیجانات منفی طراحی شده است. این نوع درمان، بهویژه برای درمان هیجانات پیچیده مانند شرم، اضطراب و گناه بسیار مؤثر است.
درمان هیجان مدار در سه سطح کار میکند:
- شناسایی و درک هیجانات: در ابتدا، درمانگر به مراجع کمک میکند تا هیجانات خود را شناسایی کرده و آنها را بدون قضاوت تجربه کند. این مرحله بسیار مهم است زیرا افراد معمولاً از احساس شرم خود اجتناب میکنند یا آن را سرکوب میکنند.
- تجربه هیجانات در سطح عمیقتر: در این مرحله، درمانگر فرد را بهطور ایمن تشویق میکند تا احساسات شرم را در سطح عمیقتری تجربه کند. هدف این است که فرد بهجای اجتناب از شرم، آن را بهطور کامل احساس کند تا بتواند آن را درک کرده و تغییر دهد.
- بازسازی هیجانات: این مرحله به فرد کمک میکند تا الگوهای جدیدی از تجربه و ابراز هیجانات بسازد. بهعنوان مثال، فرد یاد میگیرد که شرم را بهجای احساس بیارزشی و شکست، بهعنوان یک واکنش به احساسات طبیعی انسانی ببیند که میتواند در موقعیتهای خاص مفید باشد.
الف. روشهای درمانی در EFT برای مقابله با شرم
- بازسازی خاطرات آسیبزا: در این بخش از درمان، فرد به یادآوری تجربیات دردناک گذشته که منجر به احساس شرم شدهاند، پرداخته و آنها را با دیدگاههای جدیدتر و سالمتر بازسازی میکند. این کار میتواند به فرد کمک کند تا از شرم خود آگاه شود و آن را بهعنوان بخشی از تجربه انسانیت بپذیرد.
- پذیرش هیجانها: یکی از اهداف اصلی درمان هیجان مدار، کمک به فرد برای پذیرش و تجربه هیجانات است. به جای فرار از احساس شرم، فرد به آن نزدیک میشود و آن را بهطور کامل درک میکند. این پذیرش میتواند باعث کاهش قدرت و تأثیر منفی شرم شود.
- ترمیم ارتباطات: درمان هیجان مدار میتواند به ترمیم ارتباطات فرد با دیگران کمک کند. بسیاری از افراد شرمگین ممکن است از ایجاد روابط صمیمانه خودداری کنند. در EFT، درمانگر به فرد کمک میکند تا ارتباطات جدیدی با دیگران برقرار کند و از احساسات شرم خود رها شود.
- افزایش عزت نفس: در نهایت، یکی از اهداف اصلی درمان هیجان مدار، افزایش عزت نفس فرد است. با شناخت و تجربه هیجانات بهطور مثبت، فرد قادر خواهد بود به خود و هویت خود احترام بیشتری بگذارد و از شرم بهعنوان ابزاری برای رشد فردی استفاده کند.
۵. نتیجهگیری
شرم یک هیجان پیچیده و قدرتمند است که میتواند تأثیرات منفی زیادی بر زندگی فرد بگذارد. این هیجان میتواند از تجربیات گذشته، انتظارات اجتماعی یا اختلالات روانی ناشی شود و به مشکلات جدی در روابط اجتماعی و سلامت روانی منجر گردد. درمان هیجان مدار (EFT) یک روش مؤثر در درمان شرم است که به افراد کمک میکند تا با احساسات شرم خود روبرو شده و آنها را بهطور سالم پردازش کنند. این درمان به فرد کمک میکند تا هیجانات خود را بپذیرد، بهجای سرکوب آنها، و روابط صمیمیتر و سالمتری ایجاد کند.
منابع
- Greenberg, L. S. (2002). Emotion-focused therapy: Coaching clients to work through their feelings. American Psychological Association.
- Gilbert, P. (2009). The Compassionate Mind: A New Approach to Life’s Challenges. New Harbinger Publications.
- Leary, M. R., & Tangney, J. P. (2012). Handbook of self and identity. Guilford Press.
- Lindsay-Hartz, J., de Rivera, J., & Mascolo, M.
(1995). Differentiating guilt and shame and their effects on motivation. Journal of Personality and Social Psychology, 68(3), 407-418.
نویسندگان مقاله:دکتر وحید افشار,دکتر نسرین میر شفیعی